سفر لذتبخش
در سفرکردن با مشاهده و نگرش به طبیعت عظمت خدا را بیشتر احساس میکنید طوری که غرور، منیت و هرچیزی که باعث میشود به خودت ببالی کمرنگتر میشود و به خلوص میرسید و خودت را با طبیعت همسو میکنید پس دیگر برتری وجود ندارد. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که در سکوت و نگاه کردن به طبیعت فقط عشق بورزیدو الهام بگیرید که این خود به معنی یکی شدن با طبیعت است که نشانه وجود خداست.
وقتی در مسیر سفر قرار میگیرید نه شروع و نه پایان مسیر برای شما مهم نیست بلکه مهم عمق مسیر سفر است که باید از آن لذت برد و یاد گرفت. سفر به من میآموزد که در مسیر زندگیم عمق موضوعها را نگاه کنم نه تولد (شروع) و نه مرگ (پایان) بلکه عمق زندگی ارزشمند است. همه چیزهای کشف نشده جهان در عمقها نهفته شده است.
اگر به عمقها نگاه کنید مطمئن باشید که برگ برنده با شماست که زندگی را کاملا درک میکنید در مسیر زندگی کمتر ناامید میشوید و به راهتان بدون توقف ادامه میدهید.
به عنوان مثال زیبایی چشمها به حالت و رنگ چشمها نیست بلکه عمق آنهاست که زیبایش میکند. عمق را دریاب که عمق زیباست.
سفر کردن به معنی این نیست که شما هتل پنج ستاره بروید یا مکانهای لاکچری باشید. این سفر در واقع بهمعنی تفریح است. تاثیر تفریح یک هفته باقی میماند. دوست دارید دوباره تکرار شود و بعد از تمام شدن سفر احساس ناراحتی خواهید کرد چون دلخوشی شما فقط آن تفریح بود. وقتی به پایان میرسد حس خوب بعد از سفر باقی نمیماند. سفری که عمیقا تجربه شود میتواند مکانی ساده باشد ولی شما را به عمق آرامش ذهن برساند. تعداد سفر مهم نیست وجود آگاهی در سفر ارزش دارد. مهم این است که آگاهانه محیط و حضورت را احساس کنید در نتیجه روحتان را احساس خواهید کرد و باعث میشود که آرامشتان مدتهای طولانیتری در زندگیتان باقی بماند. سفر واقعی باعث شناخت خودتان میشود. با خودتان روبه رو میشوید حتی تاثیرش را به وضوح در زندگیتان مشاهده خواهید کرد.
هر حرف سفر میتواند این معناها را داشته باشد.
س: سیروسلوک یا سالک
ف: فضیلت
ر: رهایی از هر قید و بندی
معنی سفر : رسیدن سالک به سیر و سلوک و داشتن فضیلت خودش را از هر قید و بندی رها میکند تا معنای واقعی سفر را درک کند.